نه چندان بي سابقه

ساخت وبلاگ
ميدوني هنوز وقتي دارم رانندگي مي كنم ...دستمو مثل تو مي زارم رو فرمونتنه ام رو مثل تو به در ماشين تكيه ميدمدستمو مي زارم رو لبه پنجره.... تو دستت سيگار بود و دودش از اون يكمي كه پنجره رو مي دادي پايين نه چندان بي سابقه...ادامه مطلب
ما را در سایت نه چندان بي سابقه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : alalehandmanio بازدید : 65 تاريخ : چهارشنبه 15 آبان 1398 ساعت: 9:56

كي به عشق در يه نگاه معتقده ..... من معتقدم.....معتقدم كه  تو پاركينگ يهو به خودم مي يام مي بينم ساعتها نشستم  تو ماشين خاموش دارم موزيك گوش ميدم و فكر مي كنم   .... فقط فكر مي كنم....  باز ريز بين شدم ....بوي بارون و رنگ پاييز ديووونه ام نه چندان بي سابقه...ادامه مطلب
ما را در سایت نه چندان بي سابقه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : alalehandmanio بازدید : 65 تاريخ : چهارشنبه 1 آذر 1396 ساعت: 17:08

يكي دوشب از سال نو گذشته بود كه آشيل آخر شب بهم ميسيج سال نو داد...منم خيلي رسمي سال نو وتولدش رو بهش تبريك گفتم...حدود 6 ماهي بود ازش خبر نداشتم...طرفهاي صبح دوباره ميسيج داد و مي خواست آمار اين مدت نبودشو بگيره...منم كه كلاروز قبلش رو تو بارون رانندگي كرده بودم و خسته بود...و به عبارتي اصلا چشمهام باز نمي شد بهش گفتم مسافرتم بعدا صحبت مي كنيم ...كه باز رگ غيرتش زد بالا كه كي؟كجا؟باكي نه چندان بي سابقه...ادامه مطلب
ما را در سایت نه چندان بي سابقه دنبال می کنید

برچسب : ادامه, نویسنده : alalehandmanio بازدید : 87 تاريخ : پنجشنبه 23 شهريور 1396 ساعت: 3:44

چند روز پيش...  در حالي دمپايي هاي عروسكي حموم به پام بود و داشتم چايي مي خوردم....لم داده بودم داشتم از نور كم تو سالن استفاده مي كردم....ولي استرس كارهاي انجام نشده مدام تو سرم دور مي زد....يعني ثانيه اي اونا منو رها نمي كنن....ابرو ها تو هم...گره خورده مي مونه تا حداقل چندتا از اين كارهاي چك ليست ذهني تيك بخوره حالا شايد اين موضوع هفته ها، ماه ها...يا سالها طول بكشه.... شروع كردم خيال پردازي... نه چندان بي سابقه...ادامه مطلب
ما را در سایت نه چندان بي سابقه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : alalehandmanio بازدید : 64 تاريخ : پنجشنبه 23 شهريور 1396 ساعت: 3:44

چند روز پيش...  در حالي دمپايي هاي عروسكي حموم به پام بود و داشتم چايي مي خوردم....لم داده بودم داشتم از نور كم تو سالن استفاده مي كردم....ولي استرس كارهاي انجام نشده مدام تو سرم دور مي زد....يعني ثانيه اي اونا منو رها نمي كنن....ابرو ها تو هم...گره خورده مي مونه تا حداقل چندتا از اين كارهاي چك ليست نه چندان بي سابقه...ادامه مطلب
ما را در سایت نه چندان بي سابقه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : alalehandmanio بازدید : 95 تاريخ : دوشنبه 15 خرداد 1396 ساعت: 3:02

چقدر به نظرم خوشگل بود و پر ابهت ....فكر مي كردم از اون مادر شوهراس....از اونايي كه مسلط به زندگي و پسر وشوهر هستن.... بلوز مشكي آستين كوتاه تنش بود و تقريبا سمت راست من نشسته بود.....موهاش بلوند بود.... جلوي سرش بوكله...ولي دم اسبي پشت سرش دو طبقه بود ...و بقيه موهاش  كه به رو پيچيده  شده بود رو ش نه چندان بي سابقه...ادامه مطلب
ما را در سایت نه چندان بي سابقه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : alalehandmanio بازدید : 60 تاريخ : دوشنبه 15 خرداد 1396 ساعت: 3:02

غم همه عالم چقدر ميشه؟....ميشه يه ميزاني براش در نظر گرفت؟....هموني كه به نظر من نمي شه اندازه گيريش كرد الان رو دلم داره سنگيني مي كني...جوري كه بدنم بهش واكنش نشون داده و به جاي فرو دادن غذا...فقط عمل عكسش رو انجام ميده.... اويل اسفند ...وقتي من داشتم يه كم استراحت روحي و رواني مي كردم...و گاهي يه لبخند آروم ناخود آگاه رو لبم مي امد...يه روز برادر و خواهر ماني امدن پيش من....منم با ماشين  تصادف كرده بودم...اعصابم به شدت خراب بود..در كمال بي ادبي و از قصد...دم خونه قبولشون كردم و حتي تعارف نكردم رو پله هاي خونه پدرم  بشينن..(حدس مي زدم بايد مسئله مهمي باشه كه از خواهرش نه چندان بي سابقه...ادامه مطلب
ما را در سایت نه چندان بي سابقه دنبال می کنید

برچسب : سال نوری,سال نو مبارک,سال نوری به زبان ساده,سال نو 1395,سال نو میلادی, نویسنده : alalehandmanio بازدید : 135 تاريخ : دوشنبه 22 شهريور 1395 ساعت: 2:11

مي خوام بگم...چي ميشه همه نقشهاي زندگي مو بدم....يه نقش كوچيك عاشقانه بهم بدن...

نه چندان بي سابقه...
ما را در سایت نه چندان بي سابقه دنبال می کنید

برچسب : بهارمست سنتور,بهارمست,بهارمست صبا,بهار مستان,بهار مستكة,مستزاد بهار,مستی بهار کودکی,فاطمه بهار مست,فاطمیا بهار مست,اسفندیار بهارمست, نویسنده : alalehandmanio بازدید : 91 تاريخ : دوشنبه 22 شهريور 1395 ساعت: 2:11

امدم بگم....بعد از عاشورا قراره برگردم پيش ماني

دوباره زير يه سقف....البته به صورت موقت....خونه خودم همون طور مي مونه....منو پسري ميريم خونه اش 

تا ببينيم...چي ميشه

برام دعا كنيد

اين روزها گريه امونمو بريده.....هنوز به تصميم موقتم هم اطمينان ندارم....


 نتونستم.....

گذاشتم واسه بعد محرم و صفر....شايد آروم شدم....شايد روحيه ام بهم اجازه داد

 

نه چندان بي سابقه...
ما را در سایت نه چندان بي سابقه دنبال می کنید

برچسب : شايد وقتي ديگر,شاید وقتی دیگر دانلود,شاید وقتی دیگر download,شاید وقتی دیگر رمان,شاید وقتی دیگر بیضایی,شاید وقتی دیگر سوسن تسلیمی,رمان شايد وقتي ديگر,فيلم شايد وقتي ديگر,رمان شاید وقتی ديگر,شاید دیگر وقتی نباشد, نویسنده : alalehandmanio بازدید : 164 تاريخ : دوشنبه 22 شهريور 1395 ساعت: 2:11

نميدونم چند نفر فيلم زن دوم رو ديديد...موضوع فيلم مردي كه زن و بچه اش از ايران رفتن و اين آقا با خانومي از دواج كرده و زندگي عاشقانه اي دارن....تا اينكه يهو زن و بچه آقا برمي گردن....و اون خانوم هم از زندگي‌ آقا خارج ميشه ديدن اين فيلم منو خيلي تحت تاثير قرار داد....همونجا تو سينما...باآهنگ داريوش كه بازيگر مرد يه موقع هاي خاصي بهش گوش مي داد......شام مهتاب.... گريه كردم...ماني كلي بهم خنديد.... الان همون حالو دارم ميدونم بايد برگردم و با ماني زندگي كنم....ماني و پسري ولي دلم اون طرف مبهم قضيه هم گيره نه چندان بي سابقه...ادامه مطلب
ما را در سایت نه چندان بي سابقه دنبال می کنید

برچسب : مي بخشم اما فراموش نمي كنم,می بخشم اما فراموش نمیکنم,می بخشم اما فراموش نمی کنم افسانه نیک پور,می بخشم ولی فراموش نمیکنم,رمان میبخشم ولی فراموش نمی کنم,دانلود رمان می بخشم اما فراموش نمیکنم,کتاب می بخشم ولی فراموش نمیکنم,دانلود رمان میبخشم ولی فراموش نمی کنم,مي بخشم ولي فراموش نمي كنم,دانلود کتاب می بخشم ولی فراموش نمیکنم, نویسنده : alalehandmanio بازدید : 459 تاريخ : دوشنبه 22 شهريور 1395 ساعت: 2:11